سیزده شهریور

ساخت وبلاگ
شاید از یک زاویه وجود افراد تحصیل کرده یه مزیت محسوب بشه و تو زمینه های مختلف هر چی افراد تحصیل کرده بیشتر داشته باشیم منابع انسانی بیشتری خواهیم داشت.....ولی این فقط ظاهر قضیه است و هیچ وقت نباید به این مسئله کمّی نگاه کرد..بلکه کیفیت نقش مهمی خواهد داشت و مهارت یا skill داشتن این افراد تحصیلکرده از هر چیزی دیگه ای اهمیتش بیشتره واقعیت اینه که من هفته پیش داشتم عذر یه نفر پست داک که مدرکشو از یکی از دانشگاه های جنوب شرق آسیا گرفته بود میخواستم و اگر وساطت نفر ثالثی نبود تا الان قطع همکاری کرده بودیم...ولی بخاطر وساطت اون شخص دو هفته به اون آدم مهلت دادیم که یکم خودشو پیدا کنه...یک آدم بی انگیزه، وقت تلف کن که هیچ گِین و سینرژی تو پروژه ما ایجاد نکرد....کلی هم وقت و زمان از ما گرفت....من به هیچ وجه آدم سخت گیری نیستم ولی تو کار و پروژه فرق کسی که اومده کار کنه یا اونی که بخور و بخواب داره کار میکنه رو متوجه میشم و بقول محمدرضا شعبانعلی اجازه اتلاف منابع رو نخواهم داد.. سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 11:56

میگن دو نفر دیگه اون آدم سابق نمیشن، یکی اونی که عاشق میشه و دیگری اونی که از جنگ برمیگرده!

تو فکرشم این دو نفر رو به سه یا چند نفر افزایش بدم و جمله بالا رو تکمیل کنم...

سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 11:56

"تا باد مخالف نباشد، بادبادک ها بالا نمی روند." این جمله رو اولین بار روی بلیبورد شهرداری تو یکی از اتوبانهای تهران دیدم.. جمله بسیار پرمعنا و پرمفهومیه..هر چند استثناء هم زیاد داره و همیشه معلوم نیست درست از آب در بیاد!.. تو کتاب "استاد عشق" به قلم مهندس ایرج حسابی پسر دکتر حسابی که در مورد گوشه هایی از زندگی دکتر حسابی هست، دکتر حسابی تو اتریش به عنوان یک مهندس برق مشغول کار شده بود و مهندسای اتریشی بخاطر کینه ای که از دکتر حسابی بهر دلیل داشتند، وقتی که دکتر بالای دکل برق بوده، یکدفعه کلید برق رو روشن می کنند و برق، دکتر حسابی رو میگیره!، اثرات اون برق گرفتگی تا سالهای سال در بدن دکتر حسابی بود و اذیتش میکرد!...ولی این باعث نشد دکتر حسابی کم بیاره و قویتر از گذشته ادامه داد!....من خیلی وقته این کتاب رو خوندم  و ممکنه دقیق این ماجرا رو تعریف نکرده باشم، توصیه هم نمیکنم حتما برید این کتاب رو بخونید!...کلا تو این دوره زمونه سعی کنیم توصیه نکنیم چون الان عصر اطلاعات و ارتباطاته و در و دیوار دادن به آدمها، فرت و فرت داده میدن و آدمها از داده بیشتر فراری هستند و خلاصه اینکه دو صد گفته چون نیم کردار نیست و از این صوبتا!:)...ولی فکر کنم چون اینجا وبلاگ خودمه بتونم بگم که من از خوندن چند باره این کتاب لذت بردم و میبرم و خوام برد......هر چند معتقدم مهندس ایرج حسابی خیلی بیشتر از اینها باید برامون مینوشت...همه ی دکتر حسابی اینی نبود که تو این کتاب هست..ولی باز دستش درد نکنه...یه دوستی هم میگفت.. حتما به خونه دکتر حسابی که الان حالت موزه پیدا کرده و بازسازی شده برید..خیلی چیزهای آموزنده ای برای دیدن و یادگرفتن هست... از جمله انواع ابتکارات و اختراعات و پیچ ها و ابزاری که خونه رو سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 11:56

دقیقا از کی اسنپ اینقدر گرون شده؟  یه مسیر نیم ساعته تو شرایط عادی رو الان میگه 200 هزارتومن!

حیف که دیر متوجه شدیم زیادی درس خوندیم، الان نون تو اسنپه!  درآمدهاشون کم کم داره تنه میزنه به درآمد پزشکا!

چه خبره واقعا؟ 

سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 31 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 15:41

ممرضا میگه برای داشتن خلاقیت شما باید مواد اولیه ی لازم داشته باشی ...اگر برای آشپزی فقط برنج داری، نهایت خلاقیتت همون برنجه... یه مدیری داشته که الان در قید حیات نیست..گفته هر کی دو تا از زمینه ها یا حرفه هایی رو که متنفره بنویسه رو کاغذ..ممرضا سینما و موسیقی رو نوشته..مدیرشون هر هفته یه گزارش از دیدن یه فیلم سینمایی و شنیدن یه موسیقی  از موسیقیدانان مشهور دنیا ازش خواسته...ممرضا میگه جونمون بالا میومد تا این گزارشا رو بنویسم..ولی میگه برای خلاقیت و رشدش خیلی موثر بوده! ممرضا= استاد محمدرضا شعبانعلی (با پوزش از ممرضا به خاطر اختصار) سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 26 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 15:41

*/ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. ( پائولو کوئیلو)*/ آرامشی که اکنون دارم،مدیون انتظاری است که دیگر از کسی ندارم(سیلویا پلات)*/ تا باد مخالف نباشد، بادبادک بالا نمی رود!*/میخوای واسه هدفت تلاش کنی یا میخوای یه عمر حسرت بخوری؟؟!!*/ بندبازها درست موقع سه قدم آخر می‌میرن. چون فکر می‌کنند دیگه رسیدن و اون سه قدم رو با غرور بر‌می‌دارن.*/ یگانه صافکار دلهای تصادفی خداست...*/بدی بزرگ شدن اینه که دیگه زخمامون با بوس کردن خوب نمیشه!*/ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮ ﻧﻪ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺭﺷﺪ ﮔﻠﻬﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻧﻪ ﺭﻋﺪ ﻭ ﺑﺮﻕ !*/برای قایق های بی حرکت، موج ها تصمیم می گیرند..*/به ما گفتن یک‌بار بیشتر زندگی نمی‌کنی، ما هم پاشدیم، جمع کردیم و رفتیم که زندگی کنیم، نگو همین پاشدن، جمع کردن و رفتن خودِ زندگی بود!*/انسان مدام باید مشغول کار باشد. سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می شود. و بیکاری بدتر از تنهایی است. آدم بیکار در جمع هم تنهاست ... سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1402 ساعت: 15:41